چهارشنبه سی ام مهر ۱۴۰۴ | 22:25 | فاطمه محمد علی زاده -
امروز زمان برام خیلی سخت گذشت همش توی هول و ولا و استرس بودم با اینکه توی سرم هزاران هزار دغدغه بود ولی تمام حواسم رو جمع کرده بودم که مبادا لحن و کلامم به تندی بچرخه و کسی از من آزرده خاطر بشه هزاران هزار بار فردا رو توی ذهنم تصور می کردم و هزاران هزار بار خودخوری می کردم و هزاران هزار بار خودم رو آروم می کردم ولی خداییش خیلی سخته مطمئنا دلم خیلی تنگ میشه خودمو به بی خیالی زدم که اشکم در نیاد ولی نمیشه بی خیال بود
فردا اولین روزئیه که داداشم مدت زمان طولانی از ما دور میشه برای اولین بار.. اینه که هزاران هزار دغدغه رو توی ذهنم برام پیش آورده بالاخره باید با این موضوع کنار بیام ولی لحظه شماری می کنم ببینم توی لباس سربازی چه شکلی میشه..
سرباز وطن..🫠🫠
همیشه برای خودم نوشتم حالا وقتشه برای شما بنویسم..