نمیدونم چرا ولی یه روز یا روزهایی در هفته هست که خیلی نچسبه کار کردن ، تفریح کردن ، استراحت کردن ، گفتن و خندیدن و خیلی چیزهای دیگه توی اون روز برات مسخره ست نه به دلت میشینه نه میتونی ندیدش بگیری فقط باید باهاش بسازی..؛ یه حسی که میخواد یا فکر میکنه که داره دنیارو تغییر میده ولی نمیتونه.. یه دلشوره ای توی دلته که میخوای ندیدش بگیری ولی نمیتونی و یا نمیزاره..، یه اتفاقی توی وجودت داره شکل میگیره حالا چه خوب و چه بد که تو توانایی مدیریت کردنش رو نداری و داره راه خودش رو میره تا به هدف برسه و تو نگرانی که اون اتفاقی که داره برات می افته خوبه یا نه.. به دلت میشینه یا نه..
با این که پاهات قدرت رفتن نداره ولی جرات و جسارت موندن رو هم نداره از کارهای تکراری خسته شدی ولی باز هر روز انجامش میدی و هزاران چیز دیگه که همین یه روز در هفته تورو درگیر خودش میکنه..
من فکر می کنم همه ی آدم ها با اولین روز هفته ی کاریشون همچنین حس هایی دارن حالا شانس من اولین روز هفته ی کاریم چهارشنبه ست..
نظرتون چیه..؟
🫣🫡🤐😐